-
دست بالای دست بسیار است
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:39
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم متوکل فکر همه جا را کرده بود و می خواست به گونه ای ماهرانه آبروی امام را بریزد. به شعبده باز هندی گفت: - می توانی کاری بکنی که علی بن محمد کنف شود؟! - چه جور کاری؟ - نمی دانم! هر کاری که می توانی انجام بده تا سرافکنده شود. اگر چنین کنی، هزار دینار به تو می دهم. شعبده باز از شنیدن...
-
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:39
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم در زمان امام هادی علیه السلام شخصى نامهای نوشت از یکی از شهرهای دور، نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ایشان نوشتند: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک » لبت را حرکت بده، حرف بزن. بگو. ما دور نیستیم....
-
شکر نعمت
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:38
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابو هاشم جعفری گوید: در تنگنای سختی از زندگی گرفتار شدم، به حضور امام هادی علیه السلام رفتم، وقتی در محضر او نشستم فرمود: ای اباهاشم درباره کدام نعمتی که خداوند به تو داده است می توان شکر گذار او باشی؟ من ساکت ماندم وندانستم چه بگویم. حضرت فرمود: خداوند ایمان را روزی تو کرد و به وسیله...
-
شیفته خوشگل ها نشد و در دام شیاطین نیفتاد
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:38
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم محمّد بن ریّان - که یکی از علاقه مندان به ائمّه اطهار علیهم السلام است - حکایت کند : ماءمون - خلیفه عبّاسی - در طیّ حکومت خویش ، نیرنگ و حیله های بسیاری به کار گرفت تا شاید بتواند امام محمّد تقی علیه السلام را در جامعه بدنام و تضعیف کند . ولیکن او هرگز به هدف شوم خود دست نیافت ، به...
-
ایستادگی تا پای شهادت
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:37
امام جواد ( ع ) با پیشنهاد تحمیلی ماءمون ، با دختر ماءمون به نام زینب که به ( ام الفضل ) معروف بود ، ازدواج کرد ولی او ( نازا ) بود امام جواد ( ع ) با کنیزی به نام سمانه ( س ) مادر امام دهم ، ( ع ) ازدواج کرد و از او دارای فرزند شد . ام الفضل بر سر همین موضوع ، کینه امام جواد ( ع ) را به دل گرفت وقتی که ماءمون از دنیا...
-
از سر سیری!
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:36
بسم الله الرحمن الرحیم در داستان ها این طور آمده که روزی نادرشاه برای زیارت امام رضا علیه السلام با ملازمان خود به حرم مطهر مشرف می شد. سر راه خود شخصی را دید که اطراف صحن حرم نشسته بود. به او گفت: «به چه منظور اینجا نشسته ای؟» گفت: «از امام رضا درخواستی دارم». نادرشاه گفت: «هنوز نگرفته ای؟» زائر گفت: «نه». نادرشاه...
-
من از متکلفین نیستم
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:35
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شخصی در محضرامام صادق (علیه السلام) و فرزندشان اسماعیل در بازار راه می رفت تا به منزل امام رسید ؛ امام از او خداحافظی می کنند . فرزند امام عرض کرد چه خوب بود اورا به داخل دعوت می کردید امام فرمود : خانه مهیا نیست عرض کرد : پس او را تعارف می کردید او که قبول نمی کرد حضرت فرمود : دوست...
-
ﺭﺿﺎ ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻯ ﺍﻟﻬﻰ
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:34
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ﻗﺘﻴﺒﻪ ﺍﻋﺸﻰ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻨﻴﺪﻡ ﭘﺴﺮﻯ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻭ ﺑﺴﺘﺮﻯ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻴﺎﺩﺕ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻡ، ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﻴﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﻛﻨﺎﺭ ﺩﺭ، ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﮔﻔﺘﻢ: (ﺣﺎﻝ ﻛﻮﺩﻙ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺴﺘﺮﻯ ﺍﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪ، ﭘﺲ...
-
زندگانی مختصر امام موسی کاظم علیه السلام
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:33
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شیخ مفید درباره آن حضرت می گوید: «او عابد ترین و بخشنده ترین و بزرگ منش ترین مردم زمان خود بود، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت. این جمله را زیاد تکرار می کرد: «اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب » (خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آید راحت و در آن...
-
معرفت نجات بخش انسان است
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:33
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم بسیارى از بزرگان در کتابهاى خود آورده اند: شخصى به نام حسن بن عبداللّه ، فردى زاهد و عابد بود و مورد توجّه عامّ و خاصّ قرار داشت . روزى وارد مسجد شد، امام موسى کاظم علیه السلام نیز در مسجد حضور داشت ، همین که حضرت او را دید فرمود: نزد من بیا. چون حسن بن عبد اللّه خدمت امام علیه السلام...
-
عبدالله بن عمیر کلبی
یکشنبه 10 مرداد 1395 17:32
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم عبدالله بن عمیر کلبی یکی از افرادی است که در کربلا هم زنش و هم مادرش همراهش بودند. او که قهرمانی قوی و شجاع بود و تازه ازدواج کرده بود، هنگامی که روز عاشورا میخواست به میدان برود، زن او ممانعت کرد و گفت: کجا می روی؟ من را به که میسپاری؟ فورا مادرش آمد جلو و گفت: پسرم مبادا حرف زنت...
-
دانلود تحقیق ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع)
یکشنبه 10 مرداد 1395 04:38
دانلود تحقیق ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع) مقدمه خداوندا، سپاس تو را همچنانکه خود را سپاس گفته ای و برتر از آنچه هر گوینده ای گوید، هستی. خداوندا! درود و سلام فرست بر برترین آفریدگان، آنکه او را به حق بر انگیختند، تا بیم دهنده ی جهانیان باشد (محمد بن عبدالله و بر امامان راهنما از خاندان پاک او.)...
-
از ناحیه فرزندت حسن (ع ) به من انتقال می یابد..(قدرت سخنرانی امام در کودکی)
یکشنبه 10 مرداد 1395 04:35
امام حسن در دوران هفت سالگی ، به مسجد می رفت ، و پای منبر رسول خدا (ص ) می نشست ، و آنچه در مورد وحی ، از آن حضرت می شنید، به منزل ، باز می گشت و برای مادرش فاطمه زهرا (ع ) نقل می کرد (به این ترتیب که همچون ، یک خطیب ، روی متکایی می نشست ، و سخنرانی می نمود، و در ضمن سخنرانی آنچه از پیامبر (ص ) فرا گرفته بود، بیان می...
-
ترحم به حیوانات(مهربانی امام)
یکشنبه 10 مرداد 1395 04:34
نجیح گوید: حسن بن علی علیه السلام را دیدم که مشغول خوردن غذا بود و سگی روبروی او قرار گرفته بود، هر لقمه ای که می خورد یک لقمه هم به آن سگ می داد. عرض کردم: یابن رسول الله! این سگ را از خود دور نمی کنی؟ حضرت فرمود: رهایش کن زیرا من از خداوند حیا می کنم که جانداری به من نگاه کند و من بخورم و به او نخورانم
-
آشنائى به تمام لغات و زبان ها و دیگر علوم
یکشنبه 10 مرداد 1395 03:58
مرحوم شیخ مفید، کلینى ، راوندى و یعضى دیگر از بزرگان در کتاب هاى خود آورده اند: یکى از خادمان حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى علیه السلام - به نام نصیر خادم - حکایت کند: بارها به طور مکرّر مى دیدم و مى شنیدم که حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى علیه السلام در حیات پدر بزرگوارش با افراد مختلف ، به لُغت و لهجه ترکى ، رومى ،...
-
اطعام شیعیان
جمعه 1 مرداد 1395 20:14
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم سدیر یکی از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او می گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: ای سدیر آیا روزانه یک برده آزاد می کنی؟ عرض کردم: نه. امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟ عرض کردم: نه. حضرت فرمود: درهر سال چطور؟ عرض کردم: نه. امام علیه السلام گفت: سبحان اللّه، آیا دست...
-
بارش باران به وسیله استخوان و کشف رمز آن
جمعه 1 مرداد 1395 20:12
بعضى از بزرگان آورده اند: در زمان حکومت معتمد عبّاسى به جهت نیامدن باران ، خشکسالى شد و همه جا را قحطى فرا گرفت ، لذا خلیفه دستور داد که مردم نماز باران به جاى آورند تا رحمت الهى نازل گردد.مردم سه روز مرتّب نماز باران خواندند ولى خبرى از بارش باران نشد، تا آن که نصارى به همراه یکى از راهبان حرکت کردند و چون به بیابان...
-
آشنائى به تمام لغات و زبان ها و دیگر علوم
جمعه 1 مرداد 1395 20:11
مرحوم شیخ مفید، کلینى ، راوندى و یعضى دیگر از بزرگان در کتاب هاى خود آورده اند: یکى از خادمان حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى علیه السلام - به نام نصیر خادم - حکایت کند: بارها به طور مکرّر مى دیدم و مى شنیدم که حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى علیه السلام در حیات پدر بزرگوارش با افراد مختلف ، به لُغت و لهجه ترکى ، رومى ،...
-
برکات حجت خدا
جمعه 1 مرداد 1395 20:10
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم احمد بن اسحاق گوید: بر امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم و می خواستم از امام بعد از او سوال کنم. امام علیه السلام قبل از سوال من فرمود: ای احمد بن اسحاق! خداوند زمین را از زمان خلقت آدم تا روز قیامت از وجود حجت خالی نمی گذارد و به وسیله اوست که بلا را از اهل زمین دور می گرداند،...
-
بخشش
جمعه 1 مرداد 1395 20:09
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم (انس) گوید: نزد امام حسین علیه السلام بود که کنیزی براو وارد شد و یک دستهگل به او تقدیم کرد. امام علیه السلام به او فرمود: تو را بخاطر هخدا آزاد کردم. انس گوید: من گفتم: او یک دسته گل که بهائی ندارد برای تو آورد آنگاه او را آزاد می کنی؟ امام علیه السلام فرمود: خداوند این گونه ما را...
-
اسلام راهب مسیحی
جمعه 1 مرداد 1395 20:07
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم یکی از علمای مسیحی در صومعه ای در بیابان عبادت می کرد ، دید در راه دو دسته می آیند ، یکدسته سوار بر مرکبها و اسلحه بدست و خوشحال اما دسته ای دیگر اندوهگین و همچون اسیر ، خوب نگاه کرد ناگهان دید سرهایی سر نیزها کرده اند سخت حیران شد که این سرها چیست ؟ وقتی نزدیک شدند ، چشمش به سری ( سر...
-
درمسیر اسارت...
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:23
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم چون سرهاى شهدا را با اسرا به شهر حرّان وارد کردند و مردم براى تماشا بیرون آمدند از شهر، یحیى نامى از یهودان مشاهده کرد که سر مقدّس لب او حرکت مىکند نزدیک آمد، شنید که این آیت مبارک تلاوت مىفرماید: وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ . از این مطلب تعجّب...
-
عفو و گذشت امام سجاد (ع)
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:23
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم عبدالملک بن مروان بعد از 21 سال حکومت استبدادی، در سال 86 هجری از دنیا رفت و بعد از وی، پسرش ولید جانشین او شد. ولید برای آن که از نارضایتی های مردم بکاهد، در مقام جلب رضایت مردم مدینه بر آمد. از این رو هشام بن اسماعیل، پدر زن عبدالملک را که حاکم مدینه بود و مردم همواره آرزوی سقوطش را...
-
امام علیه السلام در شبی تاریک و سرد
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:15
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم زهری گوید: امام سجاد علیه السلام را در شبی تاریک و سرد دیدم که مقداری آرد بر دوش خود گذارده و حرکت می کند. عرض کردم: یا بن رسول اللّه اینها چیست؟ فرمود: سفری در پیش دارم و برای آن توشه ای را به جای امنی می برم. زهری: این غلام من است و آن را برای شما حمل می کند، اما امام علیه السلام...
-
امام علیه السلام در شبی تاریک و سرد
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:14
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم زهری گوید: امام سجاد علیه السلام را در شبی تاریک و سرد دیدم که مقداری آرد بر دوش خود گذارده و حرکت می کند. عرض کردم: یا بن رسول اللّه اینها چیست؟ فرمود: سفری در پیش دارم و برای آن توشه ای را به جای امنی می برم. زهری: این غلام من است و آن را برای شما حمل می کند، اما امام علیه السلام...
-
حضور قلب
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:14
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابوحمزه ثمالی گوید: علی بن الحسین علیه السلام را در نماز دیدم که عبا از یک دوش او افتاد اما به افتادن آن توجهی نکرد تا اینکه از نماز فارغ گردید. از او سوال کردم چرا عبا را بر دوش خود نینداختید. حضرت فرمود: آیا می دانی در برابر چه کسی قرار گرفته ام. آن مقدار نماز بنده مورد قبول است که...
-
گذر با گذرنامه علی علیه السلام
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:12
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم از «قیس بن حازم» روایت شده که: «ابوبکر با علی(ع) ملاقات کرد، پس ابوبکر به چهرۀ آن حضرت نگاه کرده و تبسم نمود، علی(ع) به او فرمود: چرا تبسم میکنی؟ گفت: شنیدم پیامبر اکرم(ص) میفرمود: هیچ کس بر صراط نمیگذرد، مگر کسی که علی برایش گذرنامه صادر کرده باشد.»
-
ﻏﺼﻪ ﺭﺳﻮﺍﻳﻲ
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:12
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺣﻤﺪ ﺟﺎﻣﻲ ﺑﺮ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺯﻧﻲ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ ﻛﻪ: ﺍﻱ ﻣﺮﺩ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻧﻜﻦ. ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺳﻮﺍﻳﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺟﺰ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺆﺍﻟﺎﺕ ﺭﺍ ﻣﻲﺩﺍﻧﺪ. ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﮔﻔﺖ: ﺑﭙﺮﺱ ﺍﮔﺮ ﺳﺆﺍﻟﻲ ﺩﺍﺭﻱ، ﺗﺎ ﻣﻦ...
-
ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻋﻴﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﻣﺮﻳﺾ
پنجشنبه 31 تیر 1395 20:10
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻣﺤﺪّﺛﻴﻦ ﻭ ﻣﻮﺭّﺧﻴﻦ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺣﻠﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﯽ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﯽّ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﺰﺩ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﮐﻪ ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻧﻴﺰ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ...
-
ایستادگی تا پای شهادت
چهارشنبه 30 تیر 1395 14:02
امام جواد ( ع ) با پیشنهاد تحمیلی ماءمون ، با دختر ماءمون به نام زینب که به ( ام الفضل ) معروف بود ، ازدواج کرد ولی او ( نازا ) بود امام جواد ( ع ) با کنیزی به نام سمانه ( س ) مادر امام دهم ، ( ع ) ازدواج کرد و از او دارای فرزند شد . ام الفضل بر سر همین موضوع ، کینه امام جواد ( ع ) را به دل گرفت وقتی که ماءمون از دنیا...